حسن دادخواه فرهنگ و هنر ایرانی، کالای ایرانی است!

با نامگذاری سال ۱۳۹۷به نام حمایت از کالای ایرانی از سوی مقام رهبری، موجی از حمایت و پشتیبانی‌های کلامی و عملی از سوی آحاد مردم و مسئولان از این شعار سال که در واقع رویکرد اقتصادی دولت و مردم را در بردارد، سراسر کشور را فراگرفت. نیک روشن است که تحقق این شعار، با همه ناهمواری‌های آن، غیر قابل دسترس نیست و می‌تواند آغاز تحولی ژرف در اقتصاد کشورمان باشد. با شنیدن کلمه «کالا»، اذهان شنوندگان به کالاها و تولیدات صنعتی یا مواد خوراکی تولید شده در داخل کشور، معطوف می‌شود، در حالی که افزون بر کالاهای صنعتی و خوراکی که درصد زیادی از بار اشتغال را بر دوش می‌کشند، کالاهای هنری و فرهنگی نیز که با اندیشه و تاریخ ایران درهم آمیخته شده و توسط هنرمندان ایرانی، ساخته و عرضه‌ می‌شود، کالای ایرانی هستند و نیازمند حمایت و پشتیبانی‌اند.
امروزه تعداد فراوانی از جوانان کشورمان در شاخه‌ها و رشته‌های هنری و فرهنگی و ادبی به کار تولیدی اشتغال دارند و از این رهگذر ضمن غنی کردن اوقات فراغت مردم، نقش بی‌مانندی در گسترش همگرایی و رشد اندیشه میان مردم و تقویت روح میهن‌دوستی و رونق فرهنگ بومی دارند و در کنار آن، چرخش مالی و اقتصاد هنر و فرهنگ، موجب اشتغال قابل توجهی از جوانان را فراهم کرده است و از این‌رو نیازمند حمایت و پشتیبانی است‌. تعداد شاخه‌ها و رشته‌ها و زیرمجموعه‌های مربوط به فعالیت‌های هنری و فرهنگی و ادبی به قدری متنوع و فراوان و با دامنه فراگیر است که طیف گسترده‌ای از مردم با ذائقه‌های گوناگون از زن و مرد، پیر و جوان و شهری و روستایی را به عنوان تولید کننده و خریدار و بهره‌بردار در بر گرفته است.
بی‌گمان فراهم کردن زمینه برای تولید و عرضه کالاهای هنری و فرهنگی و ادبی داخل کشور، افزون بر مزیت‌های یاد شده، از خودباختگی و بی‌هویتی و غرب‌گرایی در میان نسل جوان ایرانی جلوگیری و دلبستگی ملی و روحیه دینداری را نزد آنان تقویت‌ می‌کند. در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی عواملی چون درک و شناخت بسته و محدود از مباحث عقیدتی، ناآشنایی با پایه‌ها و مایه‌های هنر و فرهنگ و ادب ایرانی و بی‌اعتمادی به جوانان ‌‌موجب شد تا تولید و عرضه و بهره‌برداری و ترویج شاخه‌ها و فعالیت‌های هنری با بن‌بست و بدسلیقگی و هرج و مرج در مراکز تصمیم گیرنده روبرو شود و امکان و زمینه‌های رشد و توسعه هنر و فرهنگ را با مخاطراتی درگیر کند.
این رفتارهای ایذایی با اصحاب هنر و فرهنگ و ادب، موجبات مهاجرت خیل فراوانی از ایشان به بیرون از کشور و زیرزمینی شدن برخی فعالیت‌های هنری و بی‌رونقی و رکود در شاخه‌هایی از هنر را در داخل کشور فراهم کرد و در فقدان و غیبت هنر و فرهنگ ایرانی و وطنی، هنر و موسیقی و فرهنگ غربی با شدت بیشتری مورد توجه جوانان قرار گرفت.
در سال حمایت از کالای ایرانی، ضروری است تا مسئولان به موسیقی، نمایش، فیلم، ترانه‌های ملی و بومی، نقاشی، صنایع دستی و گردشگری، مدهای لباس ایرانی توجه بیشتری مبذول داشته و امکان عرضه و در اختیار مردم قرار گرفتن این تولیدات را برای هنرمندان آسان و امنیت شغلی و فیزیکی محیط‌های هنری را تضمین کنند.